فاطمه شعبانی: «مهدی فقیه» بازیگر ۷۵ ساله تئاتر، سینما و تلویزیون بیش از پنج دهه است که در حوزه نمایش حضور فعال و جدی دارد. این بازیگر از جمله هنرمندان باسوادی است که سینما را به صورت آکادمیک و علمی در دانشگاه فرانسه و ایران آموخته و با پشتوانهای غنی وارد عرصه بازیگری شده است. هرچند «فقیه» در سال ۱۳۸۷ برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنواره فجر به علت ایفای نقش در فیلم «ملک سلیمان» شده است، اما اغلب مخاطبان سینما و تلویزیون او را به خاطر بازی در نقش «بابا عقیل» فیلم «هور در آتش» میشناسند. پیرمرد بسیجی سادهای که به عشق دیدن فرزندش عازم خط مقدم جبهه میشود. این پیشکسوت بازیگری میگوید: «در رزومه من، کاری که در شان مردم نباشد وجود ندارد حتی اگر کار کمدی کرده باشم کاری بوده که مفاهیم انسانی را نشان میدهد.»
چطور شد شما که پدرتان رئیس القراء شهر شیراز بود، به سمت بازیگری رفتید؟
به این رشته علاقه داشتم و از زمان مدرسه و دوران دبیرستان کارهای تئاتر را شروع کردم و بعدها پدر متوجه شدند- پدرم در تفسیر قرآن خیلی شناخته شده بود و مقام خاصی در شیراز داشتند- با پدر صحبت کردم و ایشان گفتند اگر کار خوب و مفاهیم انسانی است و مسائل خوبی را مطرح میکند اشکال ندارد. زمانی هم که برای کشور فرانسه بورسیه شدم گفتند: برو درس بخوان و حواست باشد کاری کن که عاقبت به خیری در آن باشد!
در این ۵۰ سال کجا احساس کردید به نیت پدرتان رسیدید؟
در طول سالهایی که به بازیگری مشغول بوده ام همواره تلاش کردم در آثار ارزشی و دینی بازی کنم در رزومه من کاری که در شان مردم نباشد وجود ندارد؛ حتی اگر کار کمدی کرده باشم کاری بوده که مفاهیم انسانی را نشان میدهد. فیلمهای دفاع مقدس و قرآنی که جای خودش را دارد. فیلمهای ستارگان خاک، لیلی با من، مریم مقدس، ملک سلیمان و هور در آتش ... همگی کارهایی بوده که هم جنبه مذهبی داشته هم مفاهیم درست انسانی را نشان داده است و ساده گویی داشته از این کارهای بزرگ و گنده نبوده است.
مردم شما را به بازی در فیلم هور در آتش به کارگردانی عزیرالله حمید نژاد میشناسند چقدر شخصیت شما شبیه بابا عقیل است؟
این فیلم یک کار بسیار درست در رابطه با دفاع مقدس است که مردم هم خیلی خوب پذیرفتند. اسم پسر من در آن فیلم رحمت بود هنوز هم خیلیها من را که میبینند میگویند: بابا رحمت چطوری؟ یا در یک کار کمدی با آقای خمسه همبازی بودم به نام فیلم «میگی نه نگاه کن»؛ با وجود اینکه فیلم کمدی بود بود، اما مفاهیم انسانی داشت. شیرازیها به به بچه کوچک میگویند: «گُمب گُلم» یعنی دسته گلم بیا. چیزی که در ذهن مردم مانده این دو اسم است رحمت و گُمب گُلم؛ مردم من را به این دو اسم میشناسند!
با توجه به اینکه شما در فیلمهای دفاع مقدس بازی کردید، سینمای ایران تا چه حد توانسته است حق مطلب را درباره دفاع مقدس اداکند؟
در دوره ۷۰ خیلی خوب بود و فیلمهای خوبی ساخته میشد، اما متاسفانه بعد از آن افتادند به ساخت یکسری کارهای احمقانه و مسخره!
به نظر شما کجاها کم گذاشتند؟
در خیلی جاها خیلی کم گذاشتند و به نظرم جبهه را مسخره کردند! برای اینکه مردم بخندند، اما به چی بخندند؟ نمیگویم بچهها در جبهه با همدیگر شوخی نمیکردند چرا اتفاقا شوخی میکردند، اما نوع شوخی شان فرق میکرد. نمیگویم همه رزمندهها از لای قرآن افتاده بودند؛ بینشان بودند کسانی که متفاوت بودند در «فاو» خودم رزمندهای را دیدم که بدنش خالکوبی بود. الان خالکوبی مد شده است آن زمان فقط یک عده خاص خالکوبی داشتند؛ این بنده خدا تا روزی که شهید شد هیچ کس نفهمید که این فرد خالکوبی هم داشته است.
فکر میکنم پس خودتان تجربه حضور در جبهه را داشتید؟
بله از «فاو تا بلندیهای حاج عمران» به صورت فرهنگی میرفتیم؛ روزهای آخر که «فاو» را از دست دادیم ما آنجا بودیم یا بلندیهای حاج عمران ما برای اجرای تئاتر به آنجا رفتیم. بچههای شیراز لشکر چتر بازها و هوابرد آنجا بودند. در دل کوه جایی را کنده بودند و زندگی میکردند، چون در تیررس دشمن بود به سختی رفتیم و مجبور شدیم چند ماه آنجا بمانیم تا بتوانیم بعدا سرفرصت برگردیم. عملیات بود نمیتوانستیم برگردیم. مدتی هم در قرارگاه فرهنگی سر پل ذهاب بودم و با مردم کرد آن منطقه اخت شده بودیم آدمهایی عین کف دست صاف و زلال که چقدر به ما احترام میگذاشتند و بی نظیر بودند.
شما در فیلم آسمان هشتم نقش خادم امام رضا (ع) را بازی کردید این نقش چطور بود؟
در طول سالهایی که به بازیگری مشغول بوده ام همواره تلاش کردم در آثار ارزشی و دینی بازی کنم من چند کار معنوی در باره امام رضا (ع) و حضرت معصومه (س) بازی کردم. این نقشم را دوست داشتم خادمی دلسوز و مهربان که خالصانه به زوار امام رضا (ع) خدمت میکرد. خیلی خوشحالم که در طول مدت فیلمبرداری سعادت داشتم که در کنار حرم امام هشتم حضور داشته باشم.
چقدر اعتقادات دینی بازیگر در فیلمی که بازی میکند موثر است؟
آنچه که بردل برآید لاجرم بردل نشیند.
بازی کردن در فیلمهای مذهبی بازیگر را محدود نمیکند مثلا اینکه بخواهد نقش طنز بازی کند؟
نه به هیج وجه محدود نمیکند اگر کل مطلب مفاهیم انسانی باشد فیلم کمدی و غیرکمدی ندارد هیچ محدودیتی برای بازیگر ایجاد نمیکند. نگاه کنید به فیلمهای چارلی چاپلین که در آن چقدر قشنگ مفاهیم انسانی را مطرح میکند. بیش از یک قرن است که در همه کشورها و حکومتها نشان میدهد و در دانشگاهها پلان به پلانش را درس میدهند با وجودی که فیلم کمدی بوده، اما مفهوم انسانی داشته است حالا الان فیلم کمدی میسازند یکبار مصرف است این نیست که فیلم ماندگار باشد چارلی چاپین را هربار میبینی تازه است.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
یک فیلمی است از آقای ابراهیم حاتمی کیا که در آن مشغول بازی هستم.